Web Analytics Made Easy - Statcounter

صدای ایران-از ۲۷ سال پیش دنبال ردی از پسرش می‌گردد. باوجودی که پرونده ناپدیدشدن نوزاد سه روزه‌اش مختومه شده است، همچنان کورسوی امیدی دارد. پسری که حالا باید ۳۸ساله باشد. شاید شبیه به پدر یا برادر کوچک‌ترش. در فضای مجازی هر روز عکس و نوشته‌ای درج می‌کند تا پلی شود برای دیدار با پسر ناپدیدشده‌اش. می‌گوید تنها سه روز شاهد نفس‌کشیدن پسرش در بیمارستان بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



 همانجایی که مرگ کودکش را به دلیل نارسایی قلبی و مغزی اعلام کردند. باور کردند و بدون اینکه جسدی تحویل بگیرند در غم از دست دادن نخستین کودک‌شان سال‌هاست که در رنج‌اند. تنها نشانی که داشتند گور شماره ۳۹ قطعه ۹۳ بود. جایی که ابوالفضل در آن برای همیشه آرام گرفته بود.


نبش قبر؛ آزمایشگاه ژنتیک ثابت کرد که آن استخوان‌ها مربوط به نوزادم نیست

فاضل هاشمی پدر همین نوزادی است که در دی‌ماه سال ۶۳ کودکش را از دست داد. حالا ۳۸ سال از آن روز‌ها می‌گذرد. روز‌های سخت جدایی برایش هنوز مثل روز‌های اول است. دست از جست‌وجو نکشیده است. بار‌ها شکایت کرد تا توانست دستور نبش قبر شماره ۳۹ ردیف ۱۲۱ از قطعه ۹۳ بهشت زهرا را بگیرد.

یک نوزاد در آن گور دفن شده بود، اما نه آن نوزاد متعلق به خانواده آقای هاشمی بود و نه آن گور. آقای هاشمی می‌گوید: «پس از نبش قبر و آزمایش‌های دی‌ان‌ای مشخص شد اندازه استخوان‌هایی که از قبر به دست آمده از اندازه استخوان‌های نوزادم بزرگ‌تر است، همچنین آزمایشگاه ژنتیک ثابت کرد که آن استخوان‌ها مربوط به نوزادم نیست.

در ضمن در آن قبر هیچ‌گونه بقایای استخوان مربوط به نوزاد دیگری پیدا نشد که این امر به تایید پزشکی‌قانونی هم رسید و سرقت نوزاد از نظر دادگاه محرز شد.»


پرونده مختومه شد

پیگیری‌ها انجام شد، اما هیچ مدرک دیگری به دست نیامد تا اینکه پرونده برای بار دوم مختومه شد. خانواده آقای هاشمی، اما همچنان به دنبال ردی از ابوالفضل بودند. بار‌ها برای پیدا کردن تنها یک نشان به همان بیمارستانی رفتند که نوزادشان را از دست داده بودند.

سال‌ها گذشت تا اینکه متوجه شدند دکتر مامای پسرشان به کانادا سفر کرده است. پزشکی که مرگ ابوالفضل را اعلام کرد؛ بدون هیچ گواهی فوتی.


علت مرگ نارسایی مغزی و قلبی نوزاد بود، اما هیچ مدرکی نه وجود دارد و نه به خانواده آقای هاشمی ارائه کردند. این پدر که ۳۸سال چشم انتظار پسر گمشده‌اش است، می‌گوید: «جسدی به ما تحویل ندادند و خود بیمارستان اقدام به تدفین جسد پسرم کرد. تاریخ اعلامیه فوت ١٤ دی ماه یعنی هشت روز پس از تولد ابوالفضل صادر شد. اعلامیه‌ای که نه اسم پدر و مادر و نه جنسیت بچه در آن دیده نمی‌شود.»

تناقضات زیاد بود، اما پدر و مادر در شوک مرگ نوزادشان بودند. بیمارستان به بهانه بدترشدن اوضاع روحی خانواده آقای هاشمی، جسدی تحویل نمی‌دهد. کار‌های کفن و دفن را خود بیمارستان انجام می‌دهد. این درحالی است که ابوالفضل پس از به دنیا آمدنش هیچ مشکلی نداشت.


روز‌های تلخ سال ۶۳

این پدر که حالا در امارات ساکن است، دوباره خاطرات تلخ آن روز‌ها را مرور می‌کند: «همسرم بعد از زایمان دور از نوزادش و در طبقه دیگری بستری شد. در همان روز تولد به توصیه دکتر و قبل از معاینه نوزادش توسط دکتر از بیمارستان مرخص شد.

هنگام ترخیص اجازه ندادند فرزندمان را ملاقات کنیم، در حالی که به ما گفتند او سالم است و همانند دیگر نوزادان در اتاق نوزادان نگهداری می‌شود. دو روز متوالی به ملاقات نوزادم رفتم و پرستار‌های بخش هم سلامتی او را تایید کردند. اما روز سوم دکتر به ما اعلام کرد که نوزادتان فوت شده است. در حالی که مدارک بیمارستانی و امضای دکتر برخلاف این اظهارات بود. پس از مرگ نوزادمان کاملا شوکه بودیم. مادرش روز‌های سختی را گذرانده بود. درد و رنج آن روز‌ها کم نبود.»

خانواده آقای هاشمی وقتی متوجه این تناقضات شدند که دیر شده بود. بیمارستان نه هزینه‌ای برای بستری سه روزه نوزاد گرفته بود و نه گواهی فوتی برای ابوالفضل صادر کردند. بدون نشان دادن جسد او را به گور سپرده بودند. حتی مدارک بهشت زهرا نیز نشان می‌دهد که دو نوزاد در یک مزار مربوط به آن اعلامیه دفن شده است.


پس از ۱۱ سال اخبار سرقت نوزاد از بیمارستان شد کلید معمای مرگ ابوالفضل. نوزاد دیگری که در خاموشی مطلق به سرقت رفته بود. اما همه پیگیری‌ها به بن‌بست رسید و پرونده با وجود محرزشدن سرقت نوزاد سه روزه به در بسته خورد.


آقای هاشمی از امارات، اما همچنان در جست‌وجوی ابوالفضل گمشده‌اش بود. تا اینکه در بیمارستان راز سر به مهری فاش شد.

۱۱ راز بزرگی که با خود به گور می‌برد

یک دکتر ماما که به ونکوور کانادا مهاجرت کرده بود، پیش از مرگش در حضور دخترش اعتراف کرده بود ۱۱ نوزاد را از همان بیمارستان تهران ربوده و به خانواده‌های بی‌فرزند سپرده است. راز بزرگ و تلخی که خانواده هاشمی را پیش از پیش رنجورتر کرد. دکتر مامایی که به دلیل کهولت سن هیچ نشانی از کودکان به سرقت رفته نداشت و حتی نمی‌دانست کدام نوزاد را به چه خانواده‌ای فروخته است. ۱۱ راز بزرگی که با خود به گور می‌برد. تنها اصل ماجرا فاش می‌شود و به مسئولان بیمارستان انتقال می‌یابد.

خانواده‌های بی‌نشان

با برملا شدن این راز تلخ کلاف سردرگم ناپدیدشدن ابوالفضل پیچیده‌تر شد. هیچ نشانی از خانواده‌های تحویل‌گیرنده وجود نداشت. به همین خاطر آقای هاشمی بار دیگر خود به تنهایی دست به کار می‌شود. با کمک رئیس دفتر اسناد متوفیان بهشت زهرا لیستی از نوزادان فوت‌شده تهیه کرد. نوزادانی که در مدت ۶ ماه دوم سال ۶۳ در همان بیمارستان به دلایل مختلف جان باخته بودند.

او با موارد مشابه سرنوشت ابوالفضل برخورد می‌کند. مواردی که نشان می‌داد کودکان دیگری هم قربانی سرقت هولناک خانم دکتر ماما شده‌اند.

به دنبال پدرخوانده ابوالفضل
آقای هاشمی در بین این موارد به نوزادی برخورد می‌کند که تاریخ تولدش هشت روز پیش از ابوالفضل بوده است. این نوزاد که ابوالحسنی نام دارد، در قبر شماره ۳۸ دفن است. اما پس از اعلام مرگ این کودک هیچ نشانی از این خانواده نیست. نه آدرسی از آن‌ها وجود دارد و نه شماره کدملی درج شده در پرونده بیمارستانی صحیح است. نه ردی است و نه نشانی. آقای هاشمی تصور می‌کند نوزادش را به خانواده آقای ابوالحسنی سپرده‌اند و ابوالفضل ۳۸ سال است که پسرخوانده این خانواده بی‌نام و نشان شده است.

بزرگ‌ترین آرزوی آقای هاشمی

این پدر همچنان دست از جست‌وجو نکشیده و با وجود دو فرزند دیگر تنها آرزویش دیدار با بزرگ‌ترین فرزندش ابوالفضل است.




منبع: صدای ایران

کلیدواژه: مهاجرت فرانکفورت فروش نوزاد ابولفضل خانواده آقای هاشمی استخوان ها روز ها سه روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۴۱۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی

خبر گرویدن ژوزه مورایس به دین اسلام و ازدواج قریب الوقوع او با یک دختر ایرانی، یکی از پر سر و صداترین اخبار فوتبال ایران در 24 ساعت گذشته بود.

مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بی‌تردید یکی از متفاوت‌ترین مربیان خارجی است که در سال‌های اخیر به فوتبال ایران آمده است.

به گزارش ورزش سه، فارغ از آرامش و ادبیات مودبانه‌ای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگی‌های قابل تحسین او، علاقه‌ای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز می‌دهد. این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سال‌ها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توأم با نیش و کنایه را حفظ می‌کنند.

حادثه‌ای که زندگی مورایس را تغییر داد
به گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر درباره آن صحبت شده است.

او پیش از اینکه پیشنهاد سپاهان را بپذیرد و به ایران سفر کند، در یک سانحه رانندگی دچار وضعیتی شبیه بیهوشی و کما می‌شود و پس از بهبودی، نوع نگاه وی به زندگی به کلی متفاوت شده است.

می‌خواهم مسلمان شوم

اما آنچه مدیران باشگاه سپاهان را شگفت زده کرد، این بود که مورایس چندی پیش به باشگاه مراجعه کرده و می‌گوید: «من می‌خواهم مسلمان شوم. باید از کجا شروع کنم؟»

به منظور راهنمایی این مربی پرتغالی، ابتدا از طریق بخش فرهنگی باشگاه سپاهان، مسائلی در خصوص عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای وی توضیح داده شده و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف مورایس به دین مبین اسلام انجام شده است. وی همچنین در محضر یکی از علما، شهادتین را به زبان جاری ساخته و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردیده است.

نکته دیگر اینکه به موازات این اقدامات، یک مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار وی، فرایند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات مورایس را برعهده داشته است.

ازدواج با دختر ایرانی

از مدت‌ها قبل زمزمه‌هایی مبنی بر ازدواج قریب الوقوع ژوزه مورایس با یک بانوی ایرانی در جریان بود. موضوعی که همراه با خبر تشرف او به دین اسلام، پررنگ‌تر شد و رسانه‌ها نیز درباره آن صحبت کردند.

در این خصوص گفته می‌شود مسائل شرعی ازدواج مورایس با همسر ایرانی‌اش اتفاق افتاده و طی چند روز آینده این مراسم به صورت رسمی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • «در پا به ماه» نسخه نپیچیدیم بچه‌دار شوید/ تولد ۲۰ نوزاد را دیدیم
  • خودکشی پزشکان ایرانی در مرز هشدار؛ مشکل کجاست؟
  • رابطه این فیلم ایرانی با ماجرای قتل بابک خرمدین
  • ماجرای مسلمان شدن ژوزه مورایس چه بود؟
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس چه بود؟
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی
  • دو نفر در رودخانه نازلوچای ارومیه غرق شدند/ آغاز جستجوی غرق‌شدگان توسط تیم غواصی
  • آیا برنامه سلامت خانواده بهتر از پزشک خانواده است؟
  • آیا برنامه سلامت خانواده قوی تر از پزشک خانواده است
  • ماجرای بازداشت مرزبانان ایرانی توسط طالبان چه بود؟